سه‌شنبه، آذر ۱۰، ۱۳۸۳

خوش به حال حلزون....نه؟

دلم پای سیب می خواد با ....فیلم ایتالیایی


دوشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۳

نه بار بلند توی جمع تکرار کنید:

Guglielmo
Guglielmo…
Guglielmo…..


من دارم تو خیابون راه می رم جلوی پامو نگاه نمی کنم...ملت ام که جلوی من هستن جلوی پاشونو نگاه نمی کنن... ~بومب ~
اصلا چه معنی داره ...چرا جلوی پاتونو نگاه نمی کنید...




دیگه...اممم...


بند کفشم به پایم گیر کرد
سکندری خوردم و افتادم بالا
بالای پشت بام ها
بالای درخت ها
بالای کوه ها
بالای آن جا که رنگ و صداها با هم یکی می شوند
اما وقتی به دور و برم نگاه کردم
سرم گیج رفت،
حال تهوع بهم دست داد
و آوردم پایین


عمو شل


شنبه، آبان ۱۶، ۱۳۸۳

مثل چی می مونه...امم..مثل یه شکلات یهویی خوشمزه... یه اتفاق غیر منتظره...
وقتی بدون کمک بلاگ رینگ و این جور چیزا ..کشف می کنی
که:


بابا اومده....بعد یه عالمه خوش به حالت میشه..
کلی ...100000 تا
بابا خوش اومدی...لطفا...دیگه باش


:))))



یه چیزی

یه ساعت رومیزی داشتم..یعنی دارم...ثانیه شمارش..یه صفحه گرد شفافه...که یه عکس هواپیماای کوچولو روشه..بعد این صفحه که می چرخه..هواپیما هم می چرخه...بعد چند روز پیش افتاد زمین...صفحه دایره ای جدا شده.. ..ساعت طفلکی...
... ببینم میشه درستش کرد.