جمعه، دی ۱۴، ۱۳۸۰

يه چند روزي نبايد زياد تو اينترنت آفتابي بشم ، بايد ابري بشم،وضع درسام خرابه
يكي از درسام هست ، كه نه ميان ترم داشت، نه استادش خوب بود، 3 تا گروه بوديم، اين استادكه بلد نبود درس بده
فقط مي برد پاي تخته ، مخهاي گروه اولم ، تمرين رو حل مي كردند ، 2 گروه بعدي ام تمرين رو كپ مي زدند كه اگه استاد صداشون زد ، بتونند تمرين حل كنند
يه 2 جلسه اي اينطوري گذشت ، ديدم اعصاب اين وندارم كه همش تو اضطراب باشم،دروغكي تمرين حل كنم
از اون بعد مي رفتم سر كلاس هاي گروه اول، اسمم تو ليست اونها نبود كه استاد صدام بزنه ببردم پاي تخته! ، آخر كلاس هم مي رفتم مي گفتم استاد مال گروه دومم ، استاد هم حاضر مي زد، اولا خيال مي كردم عجب كلاهي سر استاد گذاشتم
ولي بعدش كه فهميدم استاد به جاي “ تيك “ حضور سر كلاس، مي نويسه “ l“ ، يعني “ late” تأ خير ، خيلي ...........

هیچ نظری موجود نیست: