پنجشنبه، دی ۱۳، ۱۳۸۰


نمي دونم چرا خودكار آ بيم باهام قهر و هي از دستم فرار مي كنه، لااقل امروز خودم با چشماي خودم ، با دستاي خودم ، گذاشتمش تو كيفم ، ولي نبود، يعني از وقتي اون اقاي مغازه دار ، به جاي 50 تومني يه خودكار مشكي داد به من، ديگه خودكار آبيم قهر كرده............

هیچ نظری موجود نیست: