پنجشنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۸۱

دوچرخه.........@--^@
نمي دونم.ا.نگاري دوچرخه يه دوهفته اي پنچر شده... چيز جالبي انگيزي توش نمي بينم...مثل قبلا نا...ولي يه جمله ديدم به اندازه....هم صفحه هاش ارزش داشت
فقر رنگ واكس است
اين كاريكلماتور نيست؟....مي خواستم در مورد كاريكلماتور بنويسم...ولي وب لاگ كاريكاتور دوباره رفته تو مود نظر خواهي....مي خواستم يه چيزي در مورد زن هم بنويسم......شد 3 تا!!...
*************
اما كاريكلماتور
جمله هايي كه من فكر مي كنم....بُعد داره....بعضي موقع ها هم حجم... كلمه هايي كه دو يا چندتا معني و مي رسون ، توي يه جمله ميان و به موازات هم حركت مي كنن....و هر دوتا معني و هم مي رسونن....و يه سري مفهوم به آدم مير سونه
*******************
خيلي هنر مي خواد كه يه زن ، زن ديده بشه....اين و توطرحاي آقاي اردشير رستمي ديدم..........كسي كه تونسته توي موي بلند و بافته.خوشه گندم و ببينه....حتما يه زن و فهميده........امااين منو ياد بوبن مي ندازه. يه زماني مي خواستم در موردش بنويسم......مردي كه فكر مي كنم يه زن و فهميده
........توي كتاب ....فراتر از بودن...وقتي در مورد ژيسلين حرف مي زد....ژيسيلن با تمام اون چيزي كه بود قبول داشت......بعضيا احساس يه زن و.مردونه مي نويسن.....اون چيزي مي نويسن كه خودشون در مورد يه زن فكر مي كن..نه اون بر خوردي و كه يه زن در برابردوست داشتن داره.....يه زماني يه قسمتي از متن و تايپ كرده بودم...حالا مي زارمش.......
.......
***************************************
نوشته هاي بوبن
كريستيان ،من پنج دقيقه وقت دارم بريم سن سرنن. .پنج دقيقه كريستيان ، بايد برم مدرسه دنبال كوچولو، بايد يك خروار ورقه صحيح كنم، بايدروغن و پاستا بخرم، بايد يك نامه بنويسم، بايد آن كسي باشم كه همه از زن ها انتظار آن را دارند: بي نقص و در عين بي نقصي ، ظريف. و نه تنها ظريف بلكه در دسترس و نه تنها در دسترس بلكه عطر اگين، زيبا.تمام شب را بايد سيندرلا بود و تمام روز بايد از خود پرسيد كه چگونه مي توان كدو ها را به كالسكه و پنج دقيقه قدم زني را به پنج قرن خوشبختي
بدل كرد.كريستيان تند تر راه برو و اين سيگار را بنداز دور.تو حتي از هواي تميز هم استفاده نمي كني .تا آن سرو مي رويم و بعد دور مي زنيم . خوبه؟ براي تو خيلي كوتاه نيست؟

هيچ وقت خيلي كوتاه نبود.هيچ وقت “ فقط “ پنج دقيقه نبود.عالي بود ژيسلن. و نمي شد نباشد ، چرا كه تو بودي . خندان
**********************
شايد از اين به بعد 4شنبه 5 شنبه ها بنويسم..خودمم نمي دونم مي خوام چيكار كنم!!!. مثل دوچرخه يه سري پنچري پيدا كردم كه بايد رفع اش كنم........

هیچ نظری موجود نیست: