....نمك زندگي ...زبان بدن....
اسمشو مي زارم نمك زندگي.....يه موقع هايي بايد كلي غمبرك بزني كه يكي بياد خونتون...... يه موقع هم هي
پشت سر هم ديد و بازديد........بد نيست اما ......، يه دفعه توي يه كتاب خوندم كه راستگو ترين عضلات، عضلات صورت هستند....كه نمي تونن چيزي و پنهان كنن،......توي اين جور مهموني ها هم هر چي زوركي لبخند بزني....سعي كني چشمات باز باشن....كاريش نميشه كرد........مي فهمن كه پيششون نيستي...حواست يه جايي ديگه اس.....البته اگه آدم حوصله داشته باشه.....خيلي چيزا رو ميشه از حركت بدن “ زبان بدن “ يكي فهميد....از طرز نشستن..تا حالتي كه دستاشون داره....ازيواش حرف زدن تا بلند حرف زدن.....طرز نفس كشيدن....جوري كه نگاه مي كنن، همشون پيام دارن....مثلا جهتي كه بدن يه فرد به سمتي قرار گرفته......نشون ميده كه بيشتر به اون سمت اتاق.، (كه ممكنه كسي يا چيزي اون طرف باشه)..تمايل داره..........
يا آدمايي كه دست به سينه ميشينن معلومه كي خيلي انعطاف پذيرن نيستن...( لااقل توي اون لحظه...).....يا كسي كه پا شو تكون ميده يه اضطرابي دار....وقتي نوك صندلي ميشينه يعني عجله داره....يا خيلي چيزاي ديگه.....
چهارشنبه، تیر ۰۴، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر