تو بچگی، از سنگ جمع کردن خوشم می یومد ، مخصوصا اگه از این سنگایی بود که فکر کنم بهشون می گن رسوبی ، فکر می کردم یه چیزی مثل کشف طلا ، آخه کمتر از بقیه سنگا بود ، بعد یه مدت چند سال بعد ، یهو به نظرم اون همه سنگ چیزای بی خودی اومدن ، به نظرم کار مسخره ای بود نگه داشتن اون همه سنگ ، همشون ریختم دور، حالا یه مدتیه روحیه سنگ جمع کردن ام گل کرده :)، دارن سنگا یواش یواش زیاد میشن ....یکی اش شبیه صابونه یکی دیگه هست روش عین پولک ماهی شده .
یکشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر