چهارشنبه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۳

امروز داشتم بر می گشتم....تقریبا چهار قدم جلوترم ...یهو یه دختره از یه در اومد بیرون دستشو برای کسی که پشت در بود و من نمی دیدم تکون داد و گفت خیلی دوست دارم ، خداحافظ.
اصلا تصنعی نبود ... در عین معمولی بودن ...خیلی خوشم اومد

حالا چرا اینجا نوشتم...؟امممم خب دیگه نوشتم :)

انگاری تولده یاهو






خدایشش هیچ جایی به پای اسمالایزای یاهو
نمی رسه
.