دوشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۴

امروز یه نقطه کوچیک بودم توی یه صفحه ...شایدم یه کتاب بزرگ....ذوق کردم از اینکه برای یه ربع نقطه شدم..لااقل...
به خدا فکر می کنم.....که با همه بزرگی اش....کاری نداره....نقطه ام....یا جمله....کاری نه...اصلا به این چیزا کار نداره.....وقتی می خندی.........

۳ نظر:

ناشناس گفت...

.....وقتی می خندی

ناشناس گفت...

سلام!
فکر می کنم تو باید خیلی حالیت باشه! چون عین فیلمای کیارستمی بیشترشو نفهمیدم که چی گفتی؟!! با این وجود ...

Maryam گفت...

;)
اروند جان
همه اش بر می گیرده به اینکه چیزی حالیم نیست

ولی تو با اینکه اینقد کوچولی فیلمای کیارستمی و می بینی
هر چی باشه بیشتر از من می فهمی

;)