یکشنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۶

حالم خوبه.....امم...سوالام اونقدا مهم نبود....واقعا حالم بد شد وقتی فهمیدم اساس سوالم اشتباه بود...
:)..رفتم توکمای فکری.....اما خب یه تجربه خوب بود...که گنده تر فکر کنم....امم...نمی دونم کی می خوام یاد بگیرم..که یه چیزو اینقد بزرگ نکنم...کی یاد می گیرم..آسون بگیرم......
دلم بستنی می خواد...بستنی چند نفره....

۴ نظر:

ناشناس گفت...

سلام مريم خانوم گل
الهي خوب باشي
الهي اين ايام عيدي بهت خوش گذشته باشه
...
مي دوني منم مثل تو ام
هميشه از يه كاه كوه مي سازم
اما بعدش پشيمون مي شم
آره بايد آسون گرفت تا آسون بگذره عزيز دل
..
راستش منم هوس بستني كردم
آخ گفتي ...

Maryam گفت...

مرسی هستی جونم
عیدام....سعی کردم به خودم خوش بگذرونم....
اما در کنارش داشتم یه کوه می ساختم که بعد عید با یه فوت رفت رو هوا
یه تجربه خوب بود
:)

ناشناس گفت...

be'kheir gozasht? kooh ke' roo saret kharaab nashode' ... haminesh kolli khoobe' ..
:-);)

ناشناس گفت...

be'kheir gozasht? kooh ke' roo saret kharaab nashode' ... haminesh kolli khoobe' ..
:-);)