سه‌شنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۰

آزادي
توي يكي از كتاباي مدرسه يه reading جالب بود ، در مورد آزادي
توي اين متن گفته شده بود، كه آدما، اولا كه تنهايي زندگي مي كردند ، آزاد بودند كه هر جوري دوست دارند زندگي كنند، ولي بعد از يه مدت كه ديدند به تنهايي نمي تونند كارشونو انجام بدند، سر پناه بسازند، يا در برابر طبيعت از خودشون دفاع كنند ، به زندگي اجتماعي رو اوردند،اما،اگه مي خواستند با هم باشن مجبور بودند ، يه سري قانون ها رعايت كنند، اگر چه اين قانون ها ، آزادي گذشته اونها را ازشون مي گرفت، ولي با وجود اين محدوديت، چيزا هايي رو بدست اوردند كه اگر تنها بودند نمي تو نستند به دست بيارن
و حالا اينجا توي اينترنت يه آزادي نامحدود وجود داره، اما اين خود ما هستيم كه براي بدست آوردن نكات مثبت با هم بودن، خودمون حد و حدود آزادي مون بدونيم، و به عبارت واضح تر“ جنبه آزادي كه داريم داشته باشيم

هیچ نظری موجود نیست: