دوشنبه، بهمن ۲۲، ۱۳۸۰

شجاعت
اين از اون سوا لاست كه من زيادي بهش فكر مي كنم
من فكر مي كنم يه سري از اين جهان سومي بودن ايران كه من براش غصه مي خورم سره همين شجاعته،ايرانيا
مشكل هوش كه ندارند پس چرا به جايي نمي رسيم،شجاعت آرزو كردن نداريم....،ازاينكه نرسيم مي ترسيم....... چرا بعضيا مي تونن به اين فكر كنن كه توي يه چيز 2 در 1 سانت ، ميشه يه ميليارد ترانزيستور جا بدن
چرا به اين فكر مي كنن كه ميشه يخچال آدم به اينترنت وصل باشه ،اينترنت و به مريخ ام ببرن ولي ما؟..........
چي ميشه كه بعضي جاها جهان اولي ميشن ،..........
من فكر مي كنم ،يه سريش مال همين شجاعته، شجاعت به بهتر فكر كردن ، شجاعت توي پذيرش حرف درست، توي اينكه قبول كنم،براي اينكه به جاي خوب برسم، بايد به يه مقدار خود محوري مو كنار بزارم، و همراه بقيه بشم،نهايت كار گروهي كه تو دانشگاه انجام داديم 5 نفري بوديم، آخر ين روزا هم همه از هم فراري بوديم، صبح كه ميومديم،كارامونو نشون بديم،يه سريمون حوصله نداشتيم ،كه به فكراي يه نفر ديگه توجه كنيم،هر كدوممون مي خواستيم،در مورد فكر خودمون كار كنيم،نمي تونستيم،هماهنگ بشيم،اما يه وقتايي هم كه سرعتامونو يه جور مي كرديم،اونقدر كارمون خوب جلو مي رفت..... ،براي چي اينجوريم؟شايد شجاعت اينو نداشتيم كه ديقه به فكر يه نفر ديگه اهميت بديم،نمي دونم........
××××××××××××××××××××××
يا همين رعايت نكردن قانون كه توي جهان سومي بودنمون تاثير داره،وقتي از خيليا مي پرسي چرا رعايت نمي كني،ميگه آدمو مسخره ميكنن،از مسخره شدن مي ترسيم، شجاعت نداريم به فكر درست عمل كنيم،اگه با زور وقلدري به چيزي برسي ميگن زرنگي ،توي تك تك سلولاي مغز هممون رفته
ديروز داشتم با يكي از دوستام در مورد جشنواره حرف مي زدم،صحبت صف شد،گفت يه عالمه آدم تو صف بود
3 تا خواهر برادر، كه مي گفت يكشون 7 سالش بود پريدن جلو ،صف ، هر چي ملت از اين ور داد ، قال،فاييده اي نداشت،.......
افتخار هم ميكنيم ،يه دفعه ديگه هم يادمه توي يه صف شلوغ سينمابوديم، يه عدد مادر بزرگ با بچه هاش ،كه بچه هاش هر كدومشون مامان بابا بودند،پريد جلو گيشه، كه من 10 تا بليط مي خوام، هر چي گفتيم يه ميليون نفر تو صفن ،فايده نداشت، اعصاب همه رو خورد كرد،از بس غر زد، آخر سرهم، همه بي خيال شدن تازه وقتي بليطا رو گرفت با شجاعت تمام پيش بچه هاي بزرگش رفت،و بچه هاشم ازش استقبال كردن........زيادي دلم پره
ولي تا وقتي شجاعت تو قلدريه، تو دروغ گفتنه،توي زور گفتنه، ما جهان سومي مي مونيم
تا وقتي جر‏‎‏أت اينو نداشته باشيم كه حرف منطقي ديگران و بپذريم و غرور خودمونو كنار بزاريم ،وضع همينه
خيليا جرأت اينو نداشتن كه بپذيرن خاتمي از اونا بهتر فكر مي كنه، بيشتر مي دونه ،قلدر بازي در اوردن......

هیچ نظری موجود نیست: