جمعه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۳

آنفولانزای عراقی- ورژن صدام

همون چیزی که همیشه میگن..هر جا جنگه آنفولانزها منسوب میشه به همون اونجا
ویروس و همینی که هست...
ولی عجب چیزی بود..فک کنم..17 ..18 ساعت پشت سر هم خوابیدم...وسطاش بیدار می شدم..دوباره برو که رفتی :)
آهان...درجه گذاشتم..می گم مامان این چرا داره می رسه به آخرش. :).میگه :o
تو چه جور نمی فهمی تب داری...می گم آخه سردمه..والا قدیما تب که می کردی گرمت می شد.....:o
بعدم که خوابام تموم شد خوب شدم.
..
فعلا هستم در خدمت جهانیان :)

نمایشگاه کتاب


اینو امروز دیدم
به نظرم قشنگ اومد...
تحت تاثیرش قرار گرفتم....


به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند
که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی


دوشنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۸۳

.....کمی اينرسی وب لاگی اومده سراغم





.:..:....:::::....:..:.
:.::.:::......:::..::.:
راستی قضیه این پشقاب پرنده ها چی شد ؟...من هر کاری می کنم نمی تونم قانع بشم که اینا پشقاب پرنده ان
یعنی میگم این همه تکنولوژی و علم که یه میلیون سال نوری رفته جلو...وقتی چیزی ندیدن چه جوری می شه بشقاب پرنده به این نزدیکی باشه...!؟البته خب همین علمم دقیق نمی گیه پس اینا چین ؟

مثل اینکه دیگه پیش این بانکه اعتبار نداریم...چه بد




چهارشنبه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۸۳

؛)...مرسی ..بابت همه چی....

لب رودخونه نشسته بودم ..داشتم به رودخونه و دریا فک می کردم..
..دیدم رودخونه رو بیشتر از دریا دوست دارم..البته نمیشه مقایسه کرد. ولی خب .یه چیزی که دریا داره اینه که همچی توش حل میشه...یعنی اونقد بزرگه که چیزی نمی تونه ناراحتش کنه...باید بابت این تحسینش کرد...ولی من رودخونه رو ترجیح میدم...معلومه مبداءش کجاست ...چه سمتی میره...می تونه تند باشه یا یواش ولی موضعش مشخصه...شیب داشته باشه معلومه...سنگای قشنگ داره...فهمیدنی تره...ولی خب کافیه از اون بالا آبش گل آلود بشه دیگه کلا
گل آلود میشه...بعدم آخرسر رودخونه بعضی موقعها دریاست..یا زمین....یعنی اخرش مهمه؟ نمی دونم........خلاصه که اینجوری....




راستی یه جک یادم موند ...

یه روز یه هزار پا از درخت می افته پایین می گه :

آی پام آی پام آی پام آی پام آی پام.....

جمعه، فروردین ۲۸، ۱۳۸۳

اون کارتونه بود مگ مگ داشت...تلویزونشون یهو از توی درختا وسط زمین میومد بیرون...خبرو می داد...خیلی بامزه بود....

بگذریم..یهو یادش افتادم

دیروز به طرز بی خودی انگشتم موند بین در...یعنی چیزی نشد فقط عین کارتونا یه خرده باد کرد و قرمز شد....اصلا این دره سراسر مشکله...همین چند وقت پیشش محبوسم کرد...یعنی توی عید بود...من از خواب بیدار شدم..ساعت 8 بود اما یهو ساعتا رو جلو کشیدن شد 9 ...یکی ام تلفن زده بود که می خواست بیاد عید دیدنی..من پریدم یه دوش بگیرم...که در همین بین ...مهمون رسید...وقتی خواستم از حمام بیام بیرون دیدم در از اون طرف بسته شد... هر چی بقیه رو صدا می زنمم کلا رفته بودن به مهونا برسن...نمی شیندن!..حدودا یه ده دقیقه یه ربعی اونجا درخت سبز شد تا هلیکوپتر های امداد اومدن در باز کردن...فقط یه بار دیگه از این حرکاتا ازش سر بزنه ! چی ؟ مثلا میخوای چیکار کنی ؟ هیچی...چی کار میشه کرد..


دوشنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۸۳

دارم آلبالو خشکه می خورم. شما هم می خورید؟ :).. . جای همتون خالی....راستی جواب اون معما آلبالو بودا...من می دونستم.؛)..گفتم یه خرده بقیه فکر کنن....

D:






بر گرفته از اینجا

شير يا خط ؟



equ.1 study = don't fail
equ.2 don't study = fail

1+2 : study + don't study = don't fail + fail

study( 1+ don't ) = fail ( 1+ don't)
study = fail so

, don't worry!!!




:)
تصیحیه : وقتی آدمو داره با یه دستش لباس می پوشه و با یکی از پاهاش می ره بیرون......تازه آلبالو خشکه هم داره می خوره نباید وب لاگشو به روز کنه... موزیک مورد نظر و اشتباه گذاشته بودم....که تصحیح شد !
D:

پنجشنبه، فروردین ۲۰، ۱۳۸۳

فکرشو بکن اگه ميشد ، مانیتور ، ورق زد.....

..ااین هتل غاری و دید؟....عجب جایی...نه؟...








چهارشنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۳

من يه روز عقبم...یعنی همین جمله منظورمه...مثلا امروز باید سه شنبه بود...هرچند که چهارشنبه ها رو دوست دارم
راستی هیچ می دونید....کامنت طلایی بردم.. ؛)...به سپیده و بقیه چیزی نگیدا....یه واگن چی توز طلایی خانوادهفرستادم تا قبول کرد..D:....
حالا یه معما گذاشته...دوساعته دارم فک می کنم چیه اینکه ..کلمه ها جابجا نیست....خودش شانس بزرگیه...:)

دوازده حرف را از مجموعه حروف زیر بردارید به طوریکه باقیمانده حروف بدون اینکه نیاز به جابه جایی داشته باشد یک کلمه بسیار متداول را بسازد :
(تنها کلمه باقیمانده را بنویسید)

آ د و ل ا ز د ب ه ح ا ر ل ف و


*******
دیروز یکی برام یه جک تعریف کرد...یعنی خیلی خنده دار تعریف کرد...باید خنده دار بگن تا خنده دار باشه...حالا می نویسم
شما خنده دار بخونید
؛)

یه روز یه قورباغه به یه گربه می رسه می گه

قوووووووووووووووربونت برم کلاس چندمی ؟
گربه می گه :
پییییییییییییییییییییییییییییییش دانشگاهی


دوشنبه، فروردین ۱۷، ۱۳۸۳

یه تر کیب جدید کشف کردم....برای رفع سرماخوردگی
آنتی هيستامین (یا لوراتادین ) + استامینوفن....علا ئم آنفولانزای مرغی چیه ؟..:)..امروز یه خرده چشمام باز شد...مدل سردردش تا روی پلکه تا زیر گوشو در بر می گیره....:)
یه چیز جالب...دیشب همینجوری تلویوزنو روشن کردم...از یه دختر بچه پرسیدن....اینکه آدم یه چیزی و دوست داشته با شه یعنی چی ؟...گفت:....مثلا ...مثل اینکه آدم یه قورباغه رو دوست داشته باشه یا دوستشو....

یه خرده بريد توی حرفش....



پنجشنبه، فروردین ۱۳، ۱۳۸۳

پیک شادی تون و رنگ کردید ؟ :)
الان کلا سیستم تنفسی ام ندارم...یه ذره اکسیژن از یکی از گوشام دریافت می کنم...گردنممم که گرفته ...کن فیکون!...راستی سیزده بدرتون مبارک...امسال که عید به در بود....دیشب برگشتم....صبم یه کوچولو رفتیم سیزده بدر...اما نه از تاب خبری بود نه از وسطی....هوس وسطی کردم...وسطی دسته جمعی...
از این مدلی یا که اینقد توپ محکم می فرستن که ساعتاشون توی هوا پرواز می کنه...:)....
دلم برای همه چی تنگ شده ....الان خیلی خوش اخلاقم :)...به هرکسی یک کیسه زر بدهید ( زر ...ظر ضر...؟ذر ؟ ...سخت نگیرید!...) اصلا چی توز طلایی می دیم...
..