یکشنبه، آذر ۲۷، ۱۳۸۴

وب لاگ....وب...لاگ...
تو منی...و من توام....
خوشحالم که هستی....تو شاید یکی از معدود چیزایی باشی که 4 ساله همراهمی...4 یا 5...؟
با هم قدم می زنیم...به هم غر می زنیم...گاهی حوصله ات و ندارم...گاهی...کلی حرف واست دارم....
هیچوقت نخواستم بهت سخت بگیرم....خواستم لااقل یه اینجا راحت باشی...فارغ از فکری...
تو وب لاگمی....من چی تو ام؟...من وب لاگ تو ام..گاهی نوشته توی تو میشه یه مریم.....

اسپیکرا روشن....


۳ نظر:

sorkhaab گفت...

omidvaram ke hamishe benevisi:)

arash xak گفت...

ei vbal tavahhom

Maryam گفت...

مرسی سرخاب مهربونم...
:X
...
:D آره توهم