شنبه، اسفند ۱۳، ۱۳۸۴

چه قده خوبه که وب لاگ دارم.....
نمی دونم چند بار این جمله رو نوشتم اینجا....ول خب دیگه...
وقتی همه حرفام...قلمبه میشه..میاو اینجا...
البته اونقدرام اوضاع بد نیست...

سرما خوردم...بعد کپسول می خورم...همش دلم درد مگیره.. با این کپسولا!....
بعدم...دلم مریم می خواد.....با آدامس و تاب و یه کتابه نخونده خوندنی و ...یه وجدانه آسوده....
عکس می خوام ....یه فیلم پلیسی جالب....دسته جمعی...
وبلاگم شده....خواستنی فروشی...:D ....
بیچاره کلاس زبانم.....طفلکیه .....نشد برم....اما ترم بعد میرم...می دونی...یکی از معدود کارای دوست داشتنی بود...

یاد باد..

۱ نظر:

ناشناس گفت...

:) (قد گنده ترین لبخند دنیا)