دوشنبه، مرداد ۰۸، ۱۳۸۶


و بین دو دنیا بودن....
لحظه هایی که عالم و آدم به کارت کار دارن...
اما تو با هیچ کدوم کاری نداری...
با یکی کار داری که اصلا حواسش نیست
....
و اونایی که با من کار دارن من اصلا حواسم بهشون نیست...
خیلی خوب بود که توازن برقرار میشد.

۸ نظر:

ناشناس گفت...

aaakh aaakh ...
nagu...ke' in adam tavazon bad adam tavoozonie'
BAADDDDDDDDD.
injaa ye' rooz baaz mishe'..ye roooz na'.. man sar mizanam age' comment nabood, bedoon irad az kojaast.
khosh haalam ke' axe' roz haa + fles ro doosesh daasti :p

ناشناس گفت...

هییییی ! کاریش هم نمیشه کرد انگار !

ناشناس گفت...

مريم جونم كجايي ؟
اينجا رو بعد اين همه تونستم باز كنم
خوبي عزيز
ايشالا خوب و سلامت باشي
راستي 7 شهريور تولدت بود؟
اگه بودش خيلي مبارك باشه
:)

ناشناس گفت...

yooooooooooooooooooooohoooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooooo!
any body there?

ناشناس گفت...

سلام ...
چقدر سخت باز میشه اینجا ... مثل دلتنگی های آدما ... که هر چی منتظر میشی باز شه نمی شه ... آخرش هم بیخیال میشی و یادت میره که اصلا برای چی دلتنگ بودی ...

ناشناس گفت...

در ضمن پدرم در اومد تا بتونم این نوشته رو بفرستم هزار جو بهانه و گیر و گرفت برای آدم درست می کنه و نمی خواد که انگاری حرفی زده شده ... القصه چون سر در نیاوردم که چه جوری بفرستم چند بار سعی کردم hamnava29@yahoo.com

ناشناس گفت...

Again me .. missing you !
let's do something ...

ناشناس گفت...

یه کارتون بود که یه روباه داشت که مجبور شد یه روباه بچه رو بزرگ کرد.اولا دوست نداشت. اما بعد بهش شکار کردن و همه چی یاد داد.پیر شد.روباه بچه بزرگ شد .با یه روباه دختر دیگه بود، آخر سر شکارچی ها روباه پیر و زخمی کردن و مرد.

اين پست رو تو پستهاي سال 2003 شما ديدم. آيا شما اسم اون كارتون يادتون مياد يا آهنگشو پيدا كرديد.
khosroshiri_hosein@yahoo.com