سه‌شنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۹

دلم می خواد..یه چیزی بنویسم....درسته که اینجا فیلتره..اما واقعا چه فرقی می کنه....من که جدیدا..اول فیلتر شکن باز می کنم...کلا همه چی فیلتره خدا رو شکر.!..چیزی به عید نمونده...تقریبا تازه توی این خونه اومدیم...ولی خب...یه سری تمیز کاری می خواد...

که هنوز نه وقتش جور شده نه حسش...چیزی هم به عید نمونده...یه سری حرف تملبار شده توی دلم دارم...گفتنی نیست....نوشتنی نیست....بگذریم...

نمی دونم.....چه طور میشه..به فکر آدم هایی نبود که آزاد نیستن...
نمی دونم...

الان دارم... به ابرو های لنگه به لنگه ام توی وب کم نگاه می کنم...هی می زارم..پر بشه...هی گند می زنن..به ابرو های آدم...وقتی ام میری تو آرایشگاه ها...که دارن از فیس وافاده می ترکن....!..والا به خدا...الان ام نامرتبه..

۲ نظر:

مریم گفت...

مریم جونم چه خوب که نوشتی:))
اولها که اومده بودم ینگه دنیا با خودم می گفتم وای برای ابرو کجا برم! بعد تازه فهمیدم کلی شانس آوردم از دست آرایشگرهای وطنی در رفتم! به قول تو همش ناز و افاده ولی فقط بلدند بزنن ابروی آدمو لنگه به لنگه کنند! اینجا برای ابروم میرم یه آرایشگاه هندی خیلی هم راضیم. همش هم با بند بر می داره یعنی موچین استفاده نمی کنه اصلا و خیلی منظم و خوب می شه. به نظرم هرگز در ایران ابروی من به این خوبی نشده بود به عمرم!

مریم گفت...

آره..مریم جون...من که دیگه خسته شدم...از دست این آرایشگرها....الان هنوز نمی دونم..واسه عید پیش کی برم..هر چند از یه ماه پیش دارن به ملت وقت می دن!