پنجشنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۵

دیشب اومدم بنویسم...
بعد این بلاگر خراب بود
Down for Maintenance
Blogger is temporarily unavailable due to an unexpected problem.
We will be back up as soon as possible.

بعد من ام واسه اینکه دلم خوش باشه همه نوشت های دیشب و نگه داشتم الان
past می کنم.
راستی معادل فارسی past چی بنویسم؟
نوشته های دیشب و می چسبونم :D


خب نمی دونم امشب چرا اینقد تو خیابونا ترافیک بود...
خبری بود امشب ؟ یا فوتبال نداشت ؟

اممم...راستش..عصری دعوام شد...داد زدم..طبق معمول از کرده خود پشیمان!...
تا الان دوتا بطری آب خوردم...
نمی فهمم...چرا یه کارایی می کنن حرص درار...:D……
یه آدمم بی ربطم نمی دونم از کجا بلند شده بود اومده بود..داشت این صحنه بدیع و تماشا می کرد...آه...

الان ورزش کردم...دوش گرفتم...یه پرتقالم خوردم....دیگه هم بهش فکر نمی کنم
برم سراغ سوزان پولیس شوتر..همون کتابه " روزگار بهتری از راه می رسد"....

در ضمن من دلم واست تنگ شده


گاه بسیار آشفته ایم و سردرگم
گویی کوهی از کار ها در برابر ماست
و گره هایی که بسیار باید گشود.
وزمان کافی برای این همه فراهم نیست
گویی فراموش می کنیم که هر روز معجزه زیبایی است
سرشار از شادی و عشق
مجبور نیستی تمام گره ها را یک روزه بازگشایی و تمام هدف ها را
یکباره نشانه روی
امروز همان کن که می توانی
و باقی را گو که فردایی هست
برای آسایش خود ، بودن با دوستان و عزیزان
بازی و تفریح و نشستن در زیر آفتاب
وقتی را برگزین
بر خود سخت نگیر تا ببینی که سختی ها چگون آسانتر می شوند و
چگونه می توانی کارهای بیشتری را پیش ببری
ونیز دریابی که زندگی اینگونه با آرامشی بیشتر می گذرد.
و روز هاشادمانه تر به شب می رسند.
وتو خود سرزنده تری و راضی تر

دونا لوین

۳ نظر:

ناشناس گفت...

جمله هاي زيبايي رو انتخاب كردي و نوشتي
مريم خانوم به نظر مي رسه كه بهتري
خوشحالم برات

ناشناس گفت...

آره مریم جان نیمه دوم بکل اعصاب خوردکن بود. الانم دارم بازی پرتقال -آنگولا رو می بینم. امیدوارم اقلا از یکی توی این گروه ببریم وگرنه خیلی آبروریزی می شه

Maryam گفت...

هستی جونم....
خودم زدم به اون راه :D
مرسی گلم.....

.....

بابا والا...
به نظر من امیدی نیست...
و احتمالا پرتقال و مکزیک
می رن...
این آنگولا هم خوب داره بازی می کنه